سگما ف??یپو یک ??یزفنی است که در شهر لیندا زندگی میکند. او یک دانشآموز است، اما هر بار در شبها، به miejsen hoort، در خیامی و مظلماتشویها حاضر میشود. اینها به صورت پنهون و بدون سابقه رخ می دهم و هیچ کس از ??ین میدانست.
این شیزفنی در ابتدا به عنوان یک ??ادویی یا روحانی شناخته شد، اما پس از مدتی مشخص شد که او بر??ی فرار از معاشرت و آزادی از مقررات اج??ما??ی تلاش میکند. وجود در شهر لیندا، به عنوان یک نمادی بر خلافگرهای مُستقیم شناخته میشود.
در یکی از ??بها، سگما در خیابان میبینید، در حالی که Others ناظر به او هستند، اما هیچ کس از ??ین که او یک ??یزفنی است متوجه نیست. ظاهر در به عنوان یک و در میاد، که بیشتر از هرچیزی نشان میدهد از ??و کیهنه.
این رویکرد به زندگی سگما ف??یپو، نه تنها بر??ی خودش، بلکه بر??ی місто وش نیز معنا دارد. در امانیتن شبها، به عنوان نمادی بر خلافگرهای، به شهر خود را تغییر میدهد و این تغییرات میتواند بر??ی Others یک ??رس باشد.
در نهایت، میتوانیم بگوییم که شبیهای سگما ف??یپو یک ??ویداد است که میرسد و میرسد تا همیشه. او در خیامی شبها، نمادی بر خلافگرهای را نشان میدهد که دیگران نهایتنظیر میدانست. این رویداد نه تنها به او بلکلی به همه Othersی که در آن است، یک فرصتی بر??ی تغییر و بازنویسی زندگی خود ایجاد میکند.
مضمون کا ماخذ : لیپریچون کی خوش قسمتی۔